پایی که جا ماند
ناشر : سوره مهر
نویسنده : سیدناصر حسینیپور
صفحات کتاب : 738
کنگره : DSR1629 /ح555آ3 1391
دیویی : 955/0843092
کتابشناسی ملی : 2487383
شابک : 978-600-175-224-7
سال نشر : 1391
شابک دیجیتال : 978-600-03-1499-6
خرید نسخه چاپی کتاب از سوره مهر : لینک
دانلود اپلیکیشن کتابخوان سوره مهر

معرفی کتاب پایی که جا ماند
«پایی که جا ماند»، یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق است که انتشارات سوره مهر منتشر کرده است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است. این کتاب 15 فصل دارد.
چکیده کتاب :
سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه می رود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی ها درمی آید؛ در حالی که دیده بان است و در واحد اطلاعات فعالیت می کند. وقتی اسیر می شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می گیرد در دوره بعد از اسارت باز هم دیده بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل. او دیده ها و شنیده هایش را، در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامه ها و کتاب های ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمع آوری کرده است، با رمز می نویسد و در لوله عصایش جاسازی می کند.
حسینی پور در شهریور سال 1369، در بیمارستان 17 تموز، این یادداشت ها را در دفتر کوچک 20 برگی می نویسد و در میان بانداژ پای مجروحش به ایران می آورد. او به روایت اتفاقاتی که در جبهه و دوره اسارت گذرانده، پرداخته است، همچنین به شهادت همرزمانش، رفتار خشونت آمیز عراقی ها با اسرای ایرانی و حتی اسیران مجروح از جمله خود او (مثل شلیک دو گلوله به پاهای مجروحش)، عدم رسیدگی به مجروحیت شدید پایش تا جایی که پایش عفونت می کند و کرم ها روی همه بدنش به حرکت درمی آیند و نهایتاً عراقی ها پایش را قطع می کنند و جلوی پیشرفت عفونت گرفته می شود.
او در بازداشت گاه های مختلف مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و بازجویی می شود ولی هرگز به عقایدش پشت نمی کند. در آبان ماه سال 1366، در سالگرد شهادت برادرش، سید هدایت الله، می داند که خانواده برای هر دوی آن ها مراسم برگزار کرده اند. چند روز مانده به آزادی اش می شنود که بازرسان سازمان صلیب سرخ قرار است برای نام نویسی آن ها بیایند! سید ناصر جزو بیست هزار اسیر ایرانی در تکریت است که مفقود الاثر و از حقوق اسیر جنگی بی بهره اند. روز پنجشنبه 22 شهریور 1369، اتوبوسی سید ناصر و اسرای دیگر را به فرودگاه بغداد می برد و آنجا سوار هواپیما شده و عازم ایران می شوند.
فهرست
اشاره ● مقدمه ● فصل اول ● فصل دوم ● فصل سوم ● فصل چهارم ● فصل پنجم ● فصل ششم ● فصل هفتم ● فصل هشتم ● فصل نهم ● فصل دهم ● فصل یازدهم ● فصل دوازدهم ● فصل سیزدهم ● فصل چهاردهم ● فصل پانزدهم
کتاب دیجیتال
15,000 تومان
حجم : 2.3 مگا بایت
تعداد صفحات نسخه دیجیتال : 738
موضوعات
محصولات مشابه
بیشتر
آن بیست و سه نفر
از 7,000 تا 15,000 تومان
همه سیزده سالگی ام
از 8,000 تا 10,000 تومان
مسافران وطن
20,000 تومان
زندان موصل
11,900 تومان
هی یو!
از 9,000 تا 11,000 تومان
شنام
10,000 تومان
اسیر کوچک
10,900 تومان
چه کسی لباس مرا پوشید
12,900 تومان
دانه های انار
12,900 تومان
همسایه دیوارها
از 3,500 تا 10,000 تومان
روزهای بی آینه
از 9,000 تا 10,000 تومان